چه حس خوبیه.....
پارسا سوار سه چرخش شد و با باباعلی رفتن بیرون و من از پشت پنجره نگاهشون میکنم .چقدر لذت بخشه زندگی با تو پسرم از دیدن ذوق کردنهات از رابطه خوب پدر و پسری از دیدن قد کشیدنهات و بلند خندیدنهات از خوشبختی لبریزم .الانم خیلی احساس خوبی بهم دست داد که از پشت پنجره خنده هاو نگاه قشنگتو دیدم اومدم برات بنویسم که بهترین احساس دنیا رو دارم.و با وجود تو و بابا من خیلی خوشبختم .از هر دوتون ممنونم مردان زندگیم. الان 2روزی هست که رابطتت با بابا علی خیلی خیلی صمیمی شده وهمش دوست داری باهاش بازی کنی بی دلیل میری سراغش وهمش میخوای سربه سرش بذاری تا میخواد بره بیرون زودترازبابا جلوی دری واگرنبره دیگه هیچی وامروز بابا ازدستت ناراحت شد وتو داشتی جو...
نویسنده :
مامان بهاره
1:14